صدا سازی چیست؟
در واقع صدا سازی هنر بازآفرینی برخی از جلوههای صوتی، مثل صدای قدم زدن و دویدن و شکستن و هماهنگ کردن آنها با تصاویر فیلم را صدا سازی (انگلیسی: Foley) میگویند.
از دهه ۱۹۳۰ تا کنون، کار هنرمندان صدا سازی بخش مهمی از حاشیه صوتی تمام فیلمها را تشکیل دادهاست. در کل کار صداسازان، یکی از مراحل پس از تولید و استودیویی برای ایجاد جلوههای صوتی برای فیلم، آثار تلویزیونی و تولیدات رادیویی است.
آنها با استفاده از انواع کفش و وسایلی چون سپر و گلگیر خودرو، بشقاب، لیوان، صندلی و هر وسیلهای که بتوان در خردهریزها و در کنار خیابان پیدا کرد، تمام صداهای موجود در یک محصول را ایجاد کرده و گاهی برای افزایش حس دراماتیک، این اصوات را تقویت کرده و چاشنیهایی به آن میافزایند.
صدا سازی و ایجاد صداهایی مانند موتور ماشین، انفجار و اصوات مکانیکی و فنی دیگر که در استودیو امکانپذیر نیست-مانند منفجر شدن و فروریختن یک ساختمان یا راندن اتوموبیل- و همچنین صدای پرندگان، صداهای لیزری، پارس سگ و طوفان کار صداسازان نیست. این موارد در حیطه کار متخصص جلوههای ویژه صوتی است
در فیلمسازی، طراح صدا میتواند در مسیر تولید فیلم، با شروع از مطالعه فیلمنامه تا مرحلههای انتهایی ساخت فیلم، پیش برود و دربارهٔ چگونگی تولید یک صدا یا اینکه چه صدایی برای هر صحنه لازم است، نظر دهد. او ممکن است از پیش، صداهای لازم برای هر بخش از فیلم را اعلام کند.
طراحی صدا
طراحی صدا و صدا سازی (به انگلیسی: Sound design)
فرایند مشخص کردن، تهیه، تغییر یا تولید عناصر صوتی است که در رشتههای گوناگونی مانند فیلمسازی، برنامه تلویزیونی، تئاتر، ضبط و نشر آواها، کنسرت موسیقی، هنر صدا، پستولید، رادیو و بازی ویدئویی و توسعه نرمافزار استفاده میشود. طراحی صدا اغلب شامل تغییر صداهای پیشتر تهیه شده یا ضبط شده مانند جلوههای صوتی و گفتگو است. در برخی موارد ممکن است شامل تهیه یا دستکاری صداها برای ایجاد اثر مورد نظر نیز بشود. «طراح صدا» هنرمندی است که کار طراحی صدا را انجام میدهد.
عزیزانم توضیحاتی آموزشی برایتان اینجا در قسمت های مختلف آورده ام که خواندنشان برای انتخاب مسیر بهترخیلی کمکتون میکنه
خوانندگی
خوانندگی یا آوازخوانی عمل تولید اصوات موسیقایی با استفاده از صدای انسان است. تفاوت آن با سخن گفتن معمولی در ریتم و تونالیته آن است. کسی که آواز میخواند را خواننده یا آوازهخوان مینامند.
آوازهخوانان هر کدام به تناسب فرهنگ و ملیت، گونهای از موسیقی را اجرا میکنند که آواز نامیده میشود و ممکن است با همراهی یا بدون همراهی ساز باشد.
عمل آوازهخوانی معمولاً توسط گروهی از موسیقیدانان مانند گروه کری با صداهایی در محدودههای متفاوت، یا در کنار مجموعهای از نوازندگان نظیر یک گروه راک یا گروه باروک انجام میشود.
از بسیاری جهات آواز انسانی را میتوان شکلی از سخنگفتن دانست. تقریباً هر کس که حرف میزند میتواند آواز هم بخواند. اما آواز خواندن برای کسانی که تارهای صوتی شان آسیب جدی دیده است یا دچار فلجی در یکی یا هر دو تارهای صوتی هستند، ممکن نیست.
آوازهخوانی ممکن است رسمی یا غیر رسمی باشد، از پیش معلوم باشد یا بداههخوانی شود. آواز خواندن ممکن است برای لذت، آسایش، آیین، آموزش یا برای منافع مادی انجام شود.
مهارت در آواز خواندن تنها با صرف زمان، آموزش، کار و تمرین منظم ممکن میشود.
بهترین شیوه ی تنفس
یکی از بهترین شیوه های تنفس صحیح برای خوانندگی درست و اصولی، تنفس دیافراگمی است. تنفس دیافراگمی با استفاده پرده دیافراگم انجام می شود.
آوازهخوانان حرفهای اغلب در یک سبک موسیقی فعالیت میکنند؛ مثلاً موسیقی کلاسیک یا راک و زیر نظر معلمان و مربیانِ آواز آموزش میبینند.
برای اینکه خواننده بتواند از حداکثر ظرفیت و توانایی های خود در خوانندگی استفاده کند، به سراغ مربیان صداسازی می رود.
بررسی نقش تنفس در خوانندگی
شاید بتوان گفت تمامی آموزش هایی که به استفاده از صدا مرتبط است، با تنفس آغاز می شوند. فن بیان، گویندگی، دوبلاژ، آواز و هر هنر دیگری که با صدای ما سروکار دارد، نیازمند این است که تنفس مناسب منجر به سوخت رسانی درستی شود.
صدای پرقدرت، دلنشین و پر از احساس صدایی نیست که با نفس گیری طولانی یا خیلی پرحجم تولید شود. اتفاقا برعکس، با تنفسی کوتاه و خلاصه، اما از محل درستی انجام می شود.
تنفس درست باعث میشود تارهای صوتی از آسیب در امان باشند، حتی وقتی شما صدای خیلی بلندی تولید می کنید و یا به مدتی طولانی صحبت یا سخنرانی می کنید و یا آواز می خوانید.
تنفس صحیح برای خواندن، باید با تمرین های درست و پیوسته، به شکلی در سیستم تنفسی ما هنگام خواندن و یا حتی صحبت کردن نهادینه شود، که دیگر نیازی به فکر کردن به آن نباشد. همانند رانندگی که در آن نیازی به فکر کردن به گرفتن کلاچ و عوض کردن دنده نیست و به صورت ناخودآگاه انجام می گیرد.
نکته ی جالب توجه این است که ما در ابتدای زندگی خود، در زمان نوزادی این مسئله را به خوبی رعایت می کردیم. کاملاً درست نفس می کشیدیم و به همین خاطر با وجود اینکه اندام صوتی کوچک و ظریفی داشتیم، اما حجم صدایی که تولید می کردیم بسیار زیاد بود و حتی با وجود اینکه گاهی به مدت طولانی جیغ می زدیم و یا گریه می کردیم، دچار مشکل گرفتگی صدا نمیشدیم.
تقویت ماهیچه ها
از این نکته به این نتیجه می رسیم که ما برای سوخت رسانی مناسب و استفاده درست از اندام صوتی خود برای خواندن، می بایست بازگردیم به دوران کودکی و تنفس طبیعی و غریزی خود را پیدا کنیم. شکل تنفسی که به مرور و بر اثر گذشت زمان با بزرگ شدن ما به دلیل استرس و روش زندگی ناسالم و کمبود حرکت و به دنبال آن، از دست رفتن نیرو و انرژی طبیعی ماهیچه های بدن و تحلیل رفتن یا کوتاه شدن آنها، جسم پرتحرک و متعادل کودکی به تدریج تبدیل به جسمی پر از تنش و نامتعادل در بزرگسالی میشود و سیستم تنفسی عوض میشود. اولین گام در صدا سازی آموختن تنفس صحیح است.
آهنگساز شدن رویا نیست
برای آهنگساز شدن باید آموزش مناسب دید ، این که بخواهید خودتان مباحث تخصصی موسیقی را یاد بگیرید یک کار کاملا اشتباه هست چرا که هم زمان زیادی از دست خواهید داد و هم ممکن است مطالبی که خودآموز یادگرفتید اشتباه باشن و یا حتی در بعضی مباحث هنوز هم دچار مشکل باشید. پس گذراندن یک دوره تخصصی قطعا بهترین پیشنهاد است
ضبط و نشر صوتها یا رکورد و ریپروداکشن کردن صداها یا بازنویسی و بازسازی آواها ثبت الکتریکی یا مکانیکی و تولید مجدد صوتهایی مانند: گفتهها، خوانندگی یک خواننده یا صوتهای نواخته از سازها است. تا به امروز دو روش برای ضبطِ صوتها پدید آمده که یکی به ضبط آنالوگ و دیگری به ضبط دیجیتال شناخته شده است.
همخوان در خوانندگی
هَمخوان یا صامِت (عربی) یا حرفِ بیصدا، آن دسته از آواهای زبان هستند که هنگام تولیدشان بست یا تنگی در دستگاه گفتار وجود داشته باشد. به همخوان، صامِت و حرفِ بیصدا نیز گفته شدهاست.
همخوانها نمیتوانند بهتنهایی تلفظ شوند چون در هنگام تولید (در گذر از اندامهای گویایی) به مانع برخورد میکنند و در نتیجه آوای تازهای به آن افزوده میشود.[۱]
به عبارت دیگر، در دانش آواشناسی، همخوان یک صدای گفتاری است که با بستهشدن کامل یا جزئی از مجرای صوتی فوقانی ایجاد میگردد. مجرای صوتی فوقانی به قسمتی از مجرای صوتی گفته میشود که بالاتر از حنجره قرار دارد.
همخوانها با توجه به شش شاخصهٔ سازوکارهای جریان هوا، واک، وضعیت نرمکام، مرکزی بودن/کناری بودن، جایگاه تولید و شیوه تولید توصیف میشوند.[۲]
از آنجایی که شمار صداهای همخوان در زبانهای دنیا بسیار بیشتر از تعداد حروف همخوان در هر الفبایی است، زبانشناسان سامانههایی ایجاد کردهاند مانند الفبای آواشناسی بینالمللی (IPA) تا برای هر همخوانِ مشخص یک نماد تعیین کنند. درواقع، الفبای لاتین، که برای نوشتن انگلیسی و الفبای بسیاری از زبانهای دیگر استفاده میشود، حروف همخوان کمتری نسبت به صداهای همخوان موجود دارد؛ بنابراین، تعدادی دونگاره مثل “ch”, “th”, “sh” و “zh” برای توسعهٔ الفبای آن استفاده میشوند و بعضی دونگارهها بیش از یک همخوان را نمایش میدهند؛ مانند تفاوت تلفظ حروف “th” در دو واژهٔ “thing” و “this”.[۳]
محافظت از راه هوایی
فعالیت اولیه حنجره محافظت راه هوایی از ورود ذرات غذا و سایر مواد نامطلوب است. این عمل به وسیله رشتهرویدادهایی صورت میپذیرد که در اثر تماس یافتن لقمه غذا با نوک اپیگلوت یا چینهای آریاپیگلوتیک (Aryepiglottic fold) آغاز میگردد. بازوی حسی این قوس بازتابی عصب زبانیحلقی است و بازوی حرکتی آن از طریق عصب واگ اعمال میشود. اولین رویداد در این سری مهار تنفس است. سپس تارهای صوتی حقیقی به شدت بسته میشوند که این سبب بسته شدن تارهای کاذب میشود. سپس این چینهای آریاپیگلوتیک به طرف مدیال میآیند و اپیگلوت را به خلف میبرند (توسط عضلات داخلی حنجره). در این هنگام ماهیچههای بیرونی گروه فوق لامی (سوپراهیوئید) فعال و همزمان گروه زیرلامی (اینفروهیوئید) شل میشوند این رویداد باعث اعمال بردار نیرویی در جهت بالا و جلو به حنجره میشود و سبب میشود که تحت محافطت قاعده زبان به حنجره در طی عمل بلع به بالا برود.
تولید آوا
تولید صوت عمل فیزیولوژیک دیگر حنجره است. بر این اعتقادند که تولید صوت ناشی از بسته شدن ابتدایی قوی تارهای صوتی در حین بازدم است. بالا و پائین رفتن فشار داخل نای و باز و بسته شدن تارهای صوتی حقیقی و در نتیجه خارج شدن مقداری از هوا در دوره باعث تولید صدا میشود. هر فرایند پاتولوژیکی که توده تارهای صوتی یا توانایی بسته شدن آنها را تغییر دهد بر کیفیت صدا تأثیر خواهد گذاشت. این تغییر کیفیت صدا را گرفتگی صدا مینامند.
تنفس
حنجره در عمل تنفس هم شرکت میکند. در دم عصب راجعه حنجره فعال میشود و باعث آبروکسیون تارهای صوتی میشود. این امر درست پیش از تحریک عصب فرنیک صورت میگیرد و باعث جریان یافتن هوا به درون ششها میشود.
کالبدشناسی
حنجره شامل پردههای صوتی، و مشتمل بر ۹ عدد غضروف میباشد که عبارتند از:
- غضروف سپری (غضروف تیروئید)
- غضروف انگشتری (غضروف کریکوئید)
- برچاکنای (اپیگلوت)
- زوج غضروفهای کوزهای (آریتنوئید)
- زوج غضروفهای شاخکی (کورنیکولیت)
- زوج غضروفهای میخیشکل (کونئیفرم)
ماهیچههای حنجره دو گروهاند:
- ماهیچههای بیرونی
- ماهیچههای درونی
- ماهیچه انگشتریسپری (عضله کریکوتیروئید)
- ماهیچه انگشتریکوزهای پشتی (عضله کریکوآریتنوئید خلفی)
- ماهیچه انگشتریکوزهای کناری (عضله کریکوآریتنوئید طرفی)
- ماهیچه سپریکوزهای (عضله تیروآریتنوئید)
- ماهیچه عرضی و مایل کوزهای
دو مفصل مهم در حنجره وجود دارد که زلالی (سینوویال) هستند و عبارتند از: مفصل انگشتریسپری (به غضروف سپری اجازه چرخش و لغزش را میدهد و به این ترتیب تغییر طول طنابهای صوتی امکانپذیر میشود)، مفصل انگشتریکوزهای (آریتنوئیدها را به هم نزدیک میکنند و جلو عقب میکند و میچرخاند). آرتریت روماتوئید باعث التهاب مفاصل انگشتریکوزهای (کریکوآریتنوئید) میشود. در زمان انتوباسیون اندوتراکئال ممکن است مفصل انگشتریکوزهای را دچار در رفتگی کند.
حنجره اندام تولیدکننده صوت در بدن است، و گذرگاه هوایی است که مابین بخش تحتانی حلق و تراشه واقع شدهاست.
بدون دیدگاه